معنی تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن,, معنی تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردنپ, معنی تrgdb، [ug، pgri lcbj، /d]dbj، [ا xbj، mاjkmb lcbj,, معنی اصطلاح تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن,, معادل تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن,, تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن, چی میشه؟, تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن, یعنی چی؟, تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن, synonym, تقلید، جعل، حلقه کردن، پیچیدن، جا زدن، وانمود کردن, definition,